خضعبلات یک پشمک

-از طایفه‌ی‌ نوریم؛ ما تیره‌ نمی‌مانیم آواز غم‌ دل‌ را با قهقهه‌ می‌خوانیم!'✨ ️

خضعبلات یک پشمک

-از طایفه‌ی‌ نوریم؛ ما تیره‌ نمی‌مانیم آواز غم‌ دل‌ را با قهقهه‌ می‌خوانیم!'✨ ️

برف؛

برف؛ از زیباییش نمیتونم بگم... باریدنش خیلی قشنگه و بعدش قشنگ تر هم میشه‌.

توی ماشین نشستم و این یه ساعتی که بیرون بودم هیچکس جز آقای اسنپی و مرد گل فروش اهمیتی به برف ندادن‌.

بعضی چیزا هیچوقت عادی نمیشن. مث باریدن برف، مثل بغل کردن، مث دیدن طلوع و غروب آفتاب...