ساعت ۶ رسیدم خونه. ساعت ۷ شروع کردم به خوندن و الانم تموم شده و در خدمت شما هستم. فردا دوتا ffff امتحان دارم و یکیشونو خوندم و اون یکی هم سه شنبه خوندم اما بازم باید بخونم و مشقاشو! تحویل بدم.
از چهارشنبه نبودم و خوش گذشت. روزهای تکراری برای من سریع میگذره چون مثل هم هستن و تفاوتی بینشون نیست. اما وقتایی که یه حرکت خاصی میزنم یا مسافرتم یا هرچی روزها قشنگ تر آروم تر و با لذت بیشتری میگذرن. اصن میدونی چیه شادم که این چند روز درس نخوندم.
همیشه از تحت تاثیر کلیشه ها قرار گرفتن متنفرم ولی ای کاش فردا تعطیل بشه تا یکمی به کارام برسم
اما اگه تعطیل نشه باید برم از چند نفر تست شطرنج بگیرم خوبه دیگه برم یکم تمرین کنم و بعدش شروع کنیم به پارت بعدی درس خوندن