۰۱ : ۰۰ آره دیگه بنظرم این عنوان خیلی بهتر از شعر اصلی میتونه باشه نه ؟ اون میگه نشود فاش کسی آنچه میان من و توست ولی من میگم نشود راز کسی آنچه میان من و توست چون این یکی خیلی بدتره دیگه این یکی پنهون کاری داره. یعنی مثلا بین دونفر یه چیزی بوده بعد یکیشون میره به یه غریبه چیزی که بینشون بوده رو میگه اما بهش میگه که این چیزی که گفتم راز بمونه هاا
۴۷ : ۰۰ (واقعا نمیدونم هدفم از نوشتن این چرتوپرتا چی بوده)
بیشتر وقتم رو با حرف زدن، فیلم دیدن، با دوستام بودن، لاک زدن، گایتون و چرخیدن توی خونه میگذرونم...
اینقد بدم میاد وقتی شبه با صدای بلند بوم بوم بوم یکی آهنگ میزاره میاد توی کوچه. خودم از اونام که وقتی خوشحالم صدای آهنگم زیاده ولی نه دیگه شبا. عه(مگر اینکه آهنگی باشه که دوسش داشته باشم اون موقع هرچقد میخوایمیتونی با صدای بلند آهنگ بزاری).
یعنی بنظرتون بقیه هم به اندازه ی من تنبلی کردن؟ آره قطعا البته فکر کنم.
فردا باید صبح زود پاشم مثلا. بعد الان نشستم اینجا چرتوپرت مینویسم. جوکر ۲ قسمت آخرشو دیدین ؟ به نسبت بهتر از قبلیا بود ولی کلا میدونی جوکر یک یه چیز دیگه بود. واقعا خنده دار بود. این یکی فقط لبخند میاره یا نهایتا باید بزور بخندم تا بهم خوش بگذره و احساس هدر دادن زمانم رو نداشته باشم (چقدم که به زمانم اهمیت میدمم!)
دلم برای فاطمه تنگ شده. تاریک بود. زمستون زیر برفا تاریک و گریون. بیچاره حالش خوب نبود. یه چند روز دیگه میبینمش جای نگرانی نیست. دوست دارم پارمیدا هم ببینم. میخوام درباره ی حسایی که داره باهاش حرف بزنم.
مطمئنم که چند وقت دیگه همه میگن وا این اون پریای پارسال نیست و من ذوق مرگ میشم. مثل روز بادکنک بازی که رونیکا بهم اونجوری گفت. چقد خوشحال بودم. الان خوشحال ترم :))) سعی میکنم کم کم خودمو نشون بدم ولی خب سحاثخثنث