و دیشب کسی پیدا شد که دوباره اون حرفا، شب بیداریا، بحثای مورد علاقه ی پریا ادامه دار شدن... شایا شایاا
ساعت ۳ خوابیدم ۴ خوابم برد دوباره صبح پاشدم که برم سر کلاس
بیست دیقه بین دو تا کلاس بعد از ظهرم فاصله داشت اون تایم گرفتم خوابیدم.
ساعت ۳ و نیم اینا هم دوباره رفتم خوابیدم تا ۵ ظهر
الانم چندتا از کارام مونده باید انجامشون بدم.
متاسفانه دیر به دیر وقت میکنم بیام اینجا. اگرم بیام کوتاه و تند تند مینویسم و میرم. دیگه مثل قبلا نیست! شاید دوباره بشینم شبا بنویسم تا حداقل کیفیت قبلو داشته باشه...
و در ضمن
بنده عاشق پاستا چیکن پستو هستم ♡ + خانم جوکار هم خیلی دوسشون میدارم خدانگهداااار