خضعبلات یک پشمک

-از طایفه‌ی‌ نوریم؛ ما تیره‌ نمی‌مانیم آواز غم‌ دل‌ را با قهقهه‌ می‌خوانیم!'✨ ️

خضعبلات یک پشمک

-از طایفه‌ی‌ نوریم؛ ما تیره‌ نمی‌مانیم آواز غم‌ دل‌ را با قهقهه‌ می‌خوانیم!'✨ ️

دوباره اون حرفا

و دیشب کسی پیدا شد که دوباره اون حرفا، شب بیداریا، بحثای مورد علاقه ی پریا ادامه دار شدن... شایا شایاا

ساعت ۳ خوابیدم ۴ خوابم برد دوباره صبح پاشدم که برم سر کلاس

بیست دیقه بین دو تا کلاس بعد از ظهرم فاصله داشت اون تایم گرفتم خوابیدم.

ساعت ۳ و نیم اینا هم دوباره رفتم خوابیدم تا ۵ ظهر

الانم چندتا از کارام مونده باید انجامشون بدم. 

متاسفانه دیر به دیر وقت میکنم بیام اینجا. اگرم بیام کوتاه و تند تند مینویسم و میرم. دیگه مثل قبلا نیست! شاید دوباره بشینم شبا بنویسم تا حداقل کیفیت قبلو داشته باشه...

و در ضمن

بنده عاشق پاستا چیکن پستو هستم ♡ + خانم جوکار هم خیلی دوسشون میدارم خدانگهداااار