امروز با عجله و استرس رفتم بالا در رو باز کردم فهمیدم در خورد به یکی که اصن از جاش هم نمیخواد تکون بخوره. منم درو ول کردم و دوباره فشار دادم دیدم دوست آقا پسره پشت در بوده. ازش ببخشید کردم اما اون معذرت خواهی نکرد منم حوصله نداشتم با عجله گفتم سپیده اومده؟ در بالا بازه؟ دوست آقا پسره گفتش نمیدونم منم مثل شما تازه اومدم.
آقا پسره اون ور توی موبایلش بود یه نگاهی کردم خودش فهمید باید حرف بزنه گفتش آره اتفاقا اومده بالا هم هست. یه لبخند زورکی از روی تشکر هم بهش دادم.
بعد از اینکه بالا کارامون تموم شد اومدم کارتمو بدم به آقا پسره. اینبار اصلا باهام حرف نزد خداروشکر فقط دوساعت داشت نیگا میکرد میخواستم بگم چیه بخاطر دوستت عصبانیی یا چی... اه واقعا ازش بدم میاد. آدم نچسب. وقتایی که شقایق و دوستش هستن بیشتر بهم خوش میگذره یا اون خانومیه که ناخوناش خیلی خوشگله. این مسخره رو بیان بردارن مچکرم